ادمهای مثل هم...

1391/11/2 9:34

نویسنده : your daddy★☆

360 بازدید

اشتراک گذاری

آنها به من می‌خندیدند چون متفاوت بودم ، ولی‌ من بیشتر به آنها خندیدم چون همهٔ آنها مثل هم بودند...

احساس من و حرفهای دلم

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

مامان امیــــــــرعلی(پســـــرک شیطـــون)
2 بهمن 91 11:12

´´´´¶¶¶¶¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶ ´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´¶¶¶¶¶´ ´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶ ´´´´´´´´´´´¶¶¶¶ ممنون بابایی حامی جون

مامان کیاراد
2 بهمن 91 12:26

سلام به بابای خوب حامی کوچولو
گاهی که میرسیم به ته ته خط گرفتاریهامون
همونجا که حرفی نمیمونه جز شکایت کردن
چشمهامونو ببندیم و به بعضی آدمهای دیگه فکر کنیم
به آدمهای گرفتارتر،مریض تر ،تنهاتر و...
خدایا شکرت........

شکر...

تارا
2 بهمن 91 15:15

در زندگی همچون درختی باش که در کویر رویید نه انتظار آب دارد و نه باغبان ولی هر مسافر تازه از راه رسیده خسته ای را در پناه خود جایی میدهد

مامان دخملی
2 بهمن 91 17:01

سلام
مرسی ما رو لینک کردین
شرمنده سوالی به موردی کرده بودم
خدا گل پسری رو براتون نگه داره

سلام..خواهش...خوشحال شدم...چه سوالی؟

مامان سبحان جون
2 بهمن 91 19:01

گفتند عينک سياهت را بردار... دنيا پر از زيبايست!!! عينکم را برداشتم... وحشت کردم از هياهوي رنگها... آدمها هزار رنگ ميشوند... عينکم را بدهيد... ميخواهم به دنياي يک رنگم پناه ببرم...!!!

مامان دخملی
2 بهمن 91 23:56

شرمنده
پرسیده بودم چرا وبلاگ حامی مسدود شده بود ؟؟؟ فکر میکنم خیلی خصوصی بوده بازم شرمنده

مامان دخملی
4 بهمن 91 0:35

سلام خیلی ناراحت شدم واسه حامی آخه منم درست عین حامی بودم البته من 8 ساله بودم

زندگی دونفره بابایی و حامی

ادمهای مثل هم...

نظرات (7)

مطلب بعدی

مطلب قبلی