حامی ِ باباحامی ِ بابا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

زندگی دونفره بابایی و حامی

از تجربیات باباعلی رضا بشنو و خواه پند گیر خواه ملال!

1391/10/27 14:46
نویسنده : your daddy★☆
820 بازدید
اشتراک گذاری

"همان کسی که هستی باعث میشود خاص باشی.............بخاطر هیچکس تغییر نکن که من هم تغییر نکردم لبخند........آنچه پیش روی توست یک راز است از کشف آن نترس که من گاهی ترسیدم گاهی هم نهچشمک................هنگامی که باید انتخاب کنی.....چیزی را انتخاب کن که هرگز پشیمان نشویناراحت...من یکبار برای همیشه انتخابی غلط کردم پشیمان شدم و طعم تلخش را چشیدم و هنوز و هرلحظه  وهرروز ادامه دارد این رنج بی پایان...ناراحت تنهای تنها...رنج میکشم و دم نمیزنم...کسی چه میداند؟؟...غمی که من میخورم...دردی که من میکشم...نه...دگر کافی ست....ساکت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان محمدحسین
24 دی 91 20:52
با سلام خیلی ناراحت شدم.


مامان کیاراد
25 دی 91 14:51
سلام بابای مهربون
فکر کردن به گذشته مانند دویدن به دنبال باد است ...
به امید روزهای خوشحالی شما و حامی کوچولو


سلام مادر مهربون..به امید روزهای خوب اینده...
fariba
25 دی 91 18:02
ی ضرب المثل میگه:بعضیا نود سال زندگی میکنند.بعضیا یک سال رو نود سال ادامه میدهند.به فکر آینده باشید.افسوس خوردن دردی رو دوا نمیکنه.اگه مایل باشین تبادل لینک کنیم.


ممنونم.حتما .خوشحال میشم
مامان خورشید
12 مرداد 92 1:47
سلام اتفاقی به وبتون برخوردم
فکر کنم شمام شرایتطون مثل منه
اگه دوست داشتید به ما هم سر بزنید که تبادل لینک کنیم
هرگز افسوس گذشته را نخورید


سلام...خوشحال میشم..