بله گفتن و اشکال آن...
"بله" هم "انسان آزار" است و همیشه انسان را با روح سراپا بیگانه وسرگردانش با تمام خواسته های ریز ودرشت آزار می دهد و وادارش می کند که علی رغم میل به نه گفتن، همواره "بله" بگوید!
بله به دادگاه! بله به کمیته های انضباطی! بله به استاد،بله به رییس،بله به ... تا بله به "بله"!
از کودکی بله را را به ما یاد دادند وبعد آنقدر با آن مدارا کردیم که به آن خو گرفتیم در آخر در رگهایمان جز "بله" نجوشید ودر ناخودآگاهمان منشا دیالکتیک ولزوم وجود تنازع برای تکامل دیگر اثری ندارد .
به زور آتش وجهنم ومبادا که خدا چشم هایمان را کور کند یا از زور کتک پدر ومادرآنقدر گریه کنیم که کور شویم،در قالب های تربیتی که مبنای فکری - فلسفی اش "بله" است،قالب ریزی شدیم وباز برای اینکه دیگران ما را" بچه ی با ادب"بنامند،"بله" گفتیم.اصلا در جامعه ی ما منطق زوری هم که وجود ندارد!!! تا ما مدارا یی را که در بالاگفتیم از مدیر مدرسه تا کمیته ی انضباطی دانشگاهما ن امتداد دهیم ودر آخر در عوض زندگی درجامعه ی مدنی! واحقاق حقوق شهروندی ! از دار و دیوار و110 وتوپ وتانک ومسلسل، همه اتوریته ی بله را نهادینه کنند.