حامی ِ باباحامی ِ بابا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

زندگی دونفره بابایی و حامی

ارزوهایم...

چه فرقی دارد ، پشت میله ها باشی ، یا در خیابان های شهر درحال قدم زدن ، وقتی که آرزوهایت ، در حبس باشند ... بـایدکسی باشد که هروقت بار تنهاییت سنگین شد هر وقت کمر کلماتت شکست هر وقت طاقت سکوتت تمام شد هر وقت کم آوردی هر وقت سهمت از بغض بیشتر از توانت شد بیاید بنشیند مقابل چشمهایت و تو زل بزنی به خودت که جاری شده ای میان چشمهایش و تو یک جا... تمام دلتنگیت را... تمام خستگیهایت را...و تمام بغضت را... و تمام خودت را به او تکیه دهی باید کسی باشد..... منتظرم ...چشم دوخته ام تا بیابد.... علی رضا     ...
28 دی 1391

امید..دعای دسته جمعی....

امید بخش مهم از زندگی است،زیرا باعث میشود که حال حاضر کمتر دشوار به نظر برسد و به تو توان تحمل کردن را میدهد........اگر باور داشته باشی که فردا بهتر خواهد بود،سختی امروز را تحمل خواهی کرد...." به همین امید است که سختی این روزها را تحمل میکنم....به امید فرداهای بهتر....    (( دعای دسته جمعی هفته )) خدایا قدرت ما را دو چندان کن نه در بازوانمان بلکه قلبمان را قدرتی بخش تا ناملایمات زندگی را آسان تر تحمل کنیم تا بدانیم عشق چیست و چگونه عشق بورزیم خدایا قدرتمان را افزونی بخش نه چشم هایمان را و نه زبانمان را تا بدانم کیستیم و چیستیم تا از دوش ناتوانی باری را بر گیریم تا دست سردی را گرمی بخشیم تا دردمندی را آسوده سازیم خدایا قدرت...
28 دی 1391

دلداریه بابا به خودش! :)

هر روز صبح وقتی چشمانم را باز مینکم به خودم می گویم: قدرت آن را دارم که روزم را شاد یا غمگین بسازم، حق انتخاب با من است.................... به یاد دا شته باش ، امروز از دیروز مسن تر شدی و از فردا جوان تری ........ اگر تنها یک لحظه برای رسیدن به رویاهایت باشد ، ... آن لحظه امروز است............ دیروز گذشت ....... فردا هنوز نیامده است....... فقط همین امروز را داری ، پس شاد باش... ...
28 دی 1391